خانه » موفقیت های گذشته ممکن است به قیمت موفقیت آینده شما تمام شود.

موفقیت های گذشته ممکن است به قیمت موفقیت آینده شما تمام شود.

در طول کل دوره «پیشرو در سطح جهانی»، ما در مورد مطالعات موردی، مبانی و مفاهیمی در مورد چگونگی رهبری موفقیت‌آمیز یا اینکه چگونه شخص موفق به انجام این کار نمی‌شود، بحث کردیم. رویکردهای مختلف منجر به نتایج متفاوت (موفقیت یا شکست) و الزامات و همچنین تغییر محیط در طول زمان شد. همانطور که در مورد «پیشرو در میان فرهنگ‌ها در میشلن (A)» توسط مایر و گوپتا (۲۰۰۹) مشاهده شد.

برای مثال، یک رهبر فرانسوی با تجربه و تا کنون موفق برای تغییر بخش ضعیف شرکت در آمریکای شمالی استخدام شد. رویکرد او برای انجام این کار، بر استفاده از موفقیت رهبری گذشته خود برای به کارگیری آن در این محیط جدید متکی بود. دلایل متعددی وجود دارد که رویکرد اولیه او موفق نبود، اما یک سوال اصلی در مورد رویکرد او که ذهن من را به خود مشغول کرد این بود: «آیا موفقیت گذشته شما می‌تواند شما را برای نقش‌های آینده نابینا کند و مانع دستیابی شما به راهکارهای جدید منجر به موفقیت شود؟» این سوال باعث شد به موفقیت‌های گذشته‌ام فکر کنم و اینکه چگونه این موضوع در مورد چالش‌ها یا نقش‌های جدید روی من تأثیر گذاشته است. عمیق‌ترین تجربه شخصی من با این موضوع به روزهای من به عنوان یک فوتبالیست جوان بازمی‌گردد. من بهترین بازیکن تیم بودم و می‌دانستم چگونه تیمم را با موفقیت هدایت کنم. اگرچه مربی، از دیدگاه من، در آن زمان هیچ ایده‌ای برای انجام این کار نداشت. در آن زمان هیچ چیز نمی‌توانست نظر من را تغییر دهد زیرا معتقد بودم می‌توانم مربی بهتری در زمین باشم و بازیکنانم باید به جای مربی ما به حرف من گوش کنند. به دلیل آسیب دیدگی شدید زانو، تیم در غیاب من، با هدایت مربی به مرحله بعد صعود کرد. تأمل در این رویداد باعث می‌شود تا متوجه شوم که هرگز به مربی فرصت ندادم که تکنیک خود را از ابتدا توضیح دهد، با این باور که من بهتر می‌دانم. اگر در آن فصل بازی کرده بودم، نمی‌دانم که آیا نتیجه همان می‌شد؟

اکنون از خودم می‌پرسم که آیا موفقیت من باعث شده بود که نسبت به رویکردها و دیدگاه‌های مختلف نابینا و ناشنوا شوم، به گونه‌ای که برای موفقیت به عنوان یک رهبر هزینه‌ای سنگین متقبل شوم؟ این مثال نشان می‌دهد که چگونه موفقیت‌های گذشته در رهبری را به عنوان تضمینی برای موفقیت آینده در نظر گرفتم که با استیومن (۲۰۱۷) همسو است که اشاره می‌کند که موفقیت گذشته شما ممکن است شما را ناتوان کند و بنابراین موفقیت آینده شما را در معرض خطر قرار می‌دهد زیرا تمایل دارید به «من راهش رو بلدم» برسید.

همانطور که در مورد «Netflix Goes to Bollywood» اثر Sull & Turconi (۲۰۲۱) مشاهده شد، نتفلیکس به عنوان پخش ویدیوی درخواستی در نقاط مختلف جهان نه تنها از طریق محصول یا استراتژی خود، بلکه بیشتر با ایجاد یک فرهنگ سازمانی منحصر به فرد، موفقیت زیادی کسب کرد. که تقریباً در هر کشوری که وارد شدند، موفقیت آن‌ها را افزایش داد، اما تا کنون در هند جواب نداده است. مطمئناً دلایل مختلفی وجود دارد که چرا نتفلیکس در هند موفق نشده است، اما یکی از نکات مهم در این مورد این است که نتفلیکس این را بدیهی می‌پذیرد که فرهنگ سازمانی تاکنون موفق آن‌ها نیز بدون انطباق با تنوع فرهنگی هند، در هند کار نخواهد کرد. اکنون سوال کلیدی این است که چگونه می‌توان موفقیت‌های گذشته را ساخت و رشد کرد نه اینکه اجازه دهیم موفقیت‌های گذشته فرصت‌ها و موفقیت‌های آینده شما را محدود یا حتی کاهش دهد. پاسخ این است: تامل و تفکر.

فلسفه رهبری شخصی من از این مشاهدات ناشی می‌شود که موفق بودن اغلب شما را مجبور نمی‌کند که در مورد چرایی این اتفاق فکر کنید، در حالی که شکست اغلب شما را مستقیماً به این سؤال سوق می‌دهد که «چرا این اتفاق افتاد؟» و بنابراین، فلسفه رهبری شخصی من این است که «موفقیت گذشته ممکن است به قیمت موفقیت شما در آینده تمام شود» زیرا یک تغییر عمده در ذهنیت من این است که بر نیاز به تأمل در تجربیات و نتایج، مستقل از ماهیت آن‌ها – موفقیت یا شکست متمرکز شوم. عادت کردن به تفکر برای خودم، آگاهی من را از نقاط کور و سوگیری‌ها افزایش می‌دهد که به من کمک می‌کند تا ناشناخته‌ها را به دانش منتقل کنم. علاوه بر این، برای من یک کلید برای بهره مندی از تامل نه تنها تفکر و تامل از طریق دیدگاه خود، بلکه برای جمع آوری دیدگاه‌های مختلف با پرسیدن فعالانه از همکاران، دوستان، و غیره، بسیار مهم است. در طول و بعد از موفقیت یا شکست. علاوه بر تأمل، در نقش‌های آینده خود را به چالش می‌کشم که آیا موفقیت گذشته قابل اجرا باشد یا نه، و بدون توجه به تجربه، الزامات کلیدی را شناسایی کنم.

در خاتمه، تأمل دانش را ایجاد می‌کند و دانش نیاز به نگهداری [تامل] دارد تا برای هدفش قابل اجرا بماند یا همانطور که پیتر دراکر می‌گوید: «دانش باید بهبود یابد، به چالش کشیده شود، و دائماً افزایش یابد، در غیر این صورت ناپدید می‌شود».

منبع

مطالب مرتبط