کمتر از سه هفته پیش، OpenAI ChatGPT را منتشر کرد، یک ربات چت قدرتمند جدید که میتواند با استفاده از نسخه به روز شده سیستم هوش مصنوعی خود به زبان انگلیسی ساده ارتباط برقرار کند. در حالی که نسخههای GPT برای مدتی در دسترس بودهاند، این مدل از آستانه عبور کرده است: واقعاً برای طیف گستردهای از وظایف، از ایجاد نرمافزار گرفته تا تولید ایدههای تجاری تا نوشتن متن مراسم عروسی، مفید است. در حالی که نسلهای قبلی سیستم از نظر فنی میتوانستند این کارها را انجام دهند، کیفیت خروجیها بسیار پایینتر از کیفیت تولید شده توسط یک انسان معمولی بود. مدل جدید بسیار بهتر است، اغلب به طرز شگفت انگیزی.
به زبان ساده: این یک اتفاق بسیار بزرگ است. کسب و کارهایی که اهمیت این تغییر را درک میکنند – و ابتدا بر اساس آن عمل میکنند – از مزیت قابل توجهی برخوردار خواهند بود. به خصوص که ChatGPT اولین چت ربات مشابهی است که به زودی در دسترس خواهد بود و هر سال ظرفیت آنها به طور تصاعدی افزایش مییابد.
در نگاه اول، ChatGPT ممکن است یک اسباب بازی هوشمندانه به نظر برسد. در سطح فنی، متفاوت از سیستمهای هوش مصنوعی قبلی کار نمیکند، فقط در کاری که انجام میدهد بهتر است. از زمان انتشار، توییتر مملو از نمونههایی از افرادی است که از آن برای اهداف عجیب و غریب و پوچ استفاده میکنند: نوشتن برنامههای کاهش وزن و کتابهای کودکان، و ارائه توصیههایی در مورد نحوه حذف ساندویچ کره بادام زمینی از یک VCR به سبک کینگ جیمز.
علاوه بر موارد استفاده غیرمعمول، دلایل دیگری نیز برای شک و تردید وجود دارد. مهمتر از همه، علیرغم سالها تبلیغات، هوش مصنوعی بهطور بدنام فقط در بیشتر برنامههای کاربردی خارج از تجزیه و تحلیل دادهها کار میکند. در هدایت خودروها بسیار خوب است، اما گاهی اوقات به وسیله نقلیه دیگری برخورد میکند. بیشتر، پاسخهای خوبی به پرسشها ارائه میدهد، اما گاهی اوقات به نظر میرسد که به طور کامل نتایج را تشکیل میدهد.
ChatGPT که اکنون برای همه باز است، انتقال مهمی را انجام داده است. تا به حال، هوش مصنوعی در درجه اول مشکلاتی را هدف قرار میداد که در آن شکست گران است، نه در کارهایی که شکست گاه به گاه ارزان و قابل قبول است – یا حتی کارهایی که در آن کارشناسان میتوانند به راحتی موارد شکست خورده را از موارد موفق جدا کنند. خودرویی که گهگاه دچار تصادف میشود غیرقابل تحمل است. اما هنرمندی با هوش مصنوعی که برخی از تصاویر عالی و همچنین برخی از تصاویر بد را میکشد، کاملا قابل قبول است. استفاده از هوش مصنوعی در کارهای خلاقانه و گویا (نوشتن متن بازاریابی) به جای کارهای خطرناک و تکراری (رانندگی لیفتراک) دنیای جدیدی از برنامهها را باز میکند.
این برنامهها چه هستند و چرا اینقدر اهمیت دارند؟
اول، این هوش مصنوعی نه تنها میتواند پاراگرافهایی از انگلیسی (یا فرانسوی، یا ماندارین، یا هر زبانی که انتخاب میکنید) را با درجه بالایی از پیچیدگی تولید کند، بلکه میتواند بلوکهایی از کدهای کامپیوتری را نیز بر اساس دستور ایجاد کند. برای اینکه به شما ایده بدهم که این چگونه به نظر میرسد، من دانشجویان کارشناسی کارآفرینی خود را با سیستم هوش مصنوعی جدید آشنا کردم و قبل از اینکه صحبتم تمام شود، یکی از دانشجویانم از آن برای ایجاد کد برای نمونه اولیه راه اندازی با استفاده از کتابخانههای کدی که داشتند استفاده کرده بود. هرگز دیده نشده است آنها یک پروژه چهارساعته را در کمتر از یک ساعت به پایان رساندند.
دوم، ظرفیت فوقالعادهای برای انجام انواع مختلف نوشتار با پیامدهای مهمتر از آنچه در ابتدا ممکن است آشکار باشد، دارد. استفاده از هوش مصنوعی در نوشتن میتواند بهره وری کسب و کارها را در صنایع مختلف تا حد زیادی افزایش دهد. با استفاده از توانایی هوش مصنوعی برای تولید سریع و دقیق محتوای نوشتاری، کسبوکارها میتوانند در زمان و منابع صرفهجویی کنند و به آنها اجازه دهند روی کارهای مهم دیگر تمرکز کنند. این امر به ویژه برای صنایعی مانند بازاریابی و تبلیغات، مشاوره و امور مالی مفید است، جایی که مواد نوشتاری با کیفیت بالا برای برقراری ارتباط با مشتریان و ذینفعان ضروری است. علاوه بر این، هوش مصنوعی میتواند برای صنایعی مانند روزنامه نگاری و انتشارات نیز مفید باشد، جایی که میتواند به تولید مقالات و سایر محتوای نوشتاری با سرعت و دقت کمک کند. به طور کلی،
یک هوش مصنوعی پاراگراف قبلی را نوشت. همچنین فعالانه آن را در پاسخ به انتقاد من برای بهبود مطالب اصلاح کرد. (برای جزئیات به تصویر مراجعه کنید). در آزمایشهایی که میتوانست بخشهای دیگر شغل من را بهعنوان استاد آسانتر کند یا خیر، نوشتن یک برنامه درسی معقول، تکالیف کلاس، معیارهای نمرهدهی، حتی یادداشتهای سخنرانی که میتواند با برخی ویرایشها به طور بالقوه مفید باشد، چند ثانیه طول کشید.
این سومین تغییر عمدهای را که با این نسخه اتفاق افتاد برجسته میکند: امکان کار ترکیبی انسان و ماشین. انسانها اکنون میتوانند به جای تشویق هوش مصنوعی و امید به نتیجه خوب، هوش مصنوعی را هدایت کرده و اشتباهات را تصحیح کنند. (علی رغم آنچه که شریک نویسندگی هوش مصنوعی من در بالا ادعا میکند، همیشه دقیق نیست.) این به این معنی است که متخصصان میتوانند شکافهای توانایی هوش مصنوعی را پر کنند، حتی اگر هوش مصنوعی برای متخصص مفیدتر شود. این نوع تعامل منجر به افزایش عملکرد بازیکنان Go، یکی از قدیمیترین و پیچیدهترین بازیهای جهان شده است که از هوش مصنوعیهایی که در این ورزش تسلط داشتند، یاد گرفتهاند و خودشان بهطور بیسابقهای به بازیکنان بهتری تبدیل شدهاند.
دلیل نهایی اینکه چرا این تغییر خواهد کرد: محدودیتهای مدل زبان فعلی کاملاً ناشناخته است. با استفاده از حالت عمومی، مردم از ChatGPT برای انجام گزارشهای اولیه مشاوره، نوشتن سخنرانی، تولید کدی که هنر بدیع را تولید میکند، ایجاد ایدهها و موارد دیگر استفاده کردهاند. با استفاده از دادههای تخصصی، این امکان وجود دارد که هر مشتری هوش مصنوعی سفارشی خود را بسازد که نیازهای آنها را پیش بینی کند، شخصاً به آنها پاسخ دهد و تمام تعاملات آنها را به خاطر بسپارد. این علمی تخیلی نیست این به طور کامل با فناوری منتشر شده قابل انجام است.
با این حال، مشکلات هوش مصنوعی بسیار واقعی هستند. مثلا در تولید چرندیات و بیان آن به گونهای که منطقی و مستند بنظر برسد و هوش مصنوعی در ایجاد آن بسیار خوب است. میتوانید از آن بخواهید توضیح دهد که چگونه میدانیم دایناسورها دارای تمدن بودهاند، و خوشبختانه مجموعه کاملی از حقایق را تشکیل میدهد که به طور کاملاً متقاعدکنندهای دقیقاً همین را توضیح میدهند. جایگزینی برای گوگل نیست. به معنای واقعی کلمه چیزی را که نمیداند نمیداند، زیرا در واقع یک موجودیت نیست، بلکه یک الگوریتم پیچیده است که جملات معنیداری را تولید میکند.
همچنین نمیتواند توضیح دهد که چه کاری انجام میدهد یا چگونه آن را انجام میدهد، و نتایج هوش مصنوعی را غیرقابل توضیح میکند. این بدان معناست که سیستمها میتوانند سوگیری داشته باشند و اقدامات غیراخلاقی ممکن است، تشخیص آن سخت است و متوقف کردن آن سخت است. وقتی ChatGPT منتشر شد، نمیتوانستید از آن بخواهید که به شما بگوید چگونه از بانک سرقت کنید، اما میتوانید از آن بخواهید که یک نمایشنامه تکپردهای درباره نحوه سرقت از بانک بنویسد، یا آن را برای «اهداف آموزشی» توضیح دهد. برنامهای بنویسید که نحوه دزدی از بانک را توضیح دهد و با خوشحالی این کارها را انجام میدهد. این مسائل با گسترش این ابزارها حادتر خواهند شد.
اما این معایب در خارج از کارهای خلاقانه، تحلیلی و نوشتاری که اکنون هوش مصنوعی قادر به انجام آن است، بسیار شایعتر است. یک نویسنده به راحتی میتواند جملات بد نوشته شدهای را که ممکن است در مقالات هوش مصنوعی ظاهر شوند ویرایش کند، یک برنامهنویس انسانی میتواند خطاها را در کدهای هوش مصنوعی تشخیص دهد، و یک تحلیلگر میتواند نتایج نتیجه گیری هوش مصنوعی را بررسی کند. این ما را در نهایت به این میرساند که چرا اینقدر مخرب است. نویسنده دیگر نیازی ندارد که مقالات را به تنهایی بنویسد، برنامهنویس به تنهایی کدنویسی کند، یا تحلیلگر نیازی به نزدیک شدن به دادهها ندارد. این کار نوع جدیدی از همکاری است که ماه گذشته وجود نداشت. یک نفر میتواند کارهای بسیاری را انجام دهد، و این حتی بدون قابلیتهای اضافی است که هوش مصنوعی ارائه میکند.
به همین دلیل است که جهان ناگهان تغییر کرده است. مرزهای سنتی مشاغل به طور ناگهانی تغییر کرده است. اکنون ماشینها میتوانند کارهایی را انجام دهند که فقط توسط انسانهای بسیار آموزش دیده انجام میشود. برخی از مهارتهای ارزشمند دیگر مفید نیستند و مهارتهای جدید جای آنها را خواهند گرفت. و هیچ کس واقعاً نمیداند که هیچ یک از اینها هنوز چه معنایی دارد. و به خاطر داشته باشید: این تنها یکی از بسیاری از مدلهایی است که در دست ساخت هستند، از هر دو شرکتی که میشناسید، مانند Google، و سایر شرکتهایی که ممکن است نشناسید.
بنابراین، پس از خواندن این مقاله، امیدوارم بلافاصله آزمایش هوش مصنوعی را آغاز کنید (به صورت رایگان، اینجا ) و بحثهای سطح بالا را در مورد پیامدهای آن شروع کنید: برای شرکت، صنعت شما و بقیه جهان. ادغام هوش مصنوعی در کار – و زندگی ما – تغییرات گستردهای را به همراه خواهد داشت. در حال حاضر، ما فقط در حال خراشیدن سطح آن چیزی هستیم که ممکن است باشد.