به عنوان یک رهبر، میخواهید افراد سازمانتان به شما اعتماد کنند. و با دلیل موجه در کوچینگ خود با رهبران، اغلب میبینیم که اعتماد شاخصی است که نشان میدهد دیگران آنها را مثبت یا منفی ارزیابی میکنند. اما ایجاد این اعتماد یا شاید مهمتر از آن، برقراری مجدد آن زمانی که آن را از دست داده اید، همیشه آنقدر ساده نیست.
سه عنصر اعتماد
رهبران با درک رفتارهایی که زیربنای اعتماد هستند، بهتر میتوانند سطح اعتمادی را که دیگران نسبت به خود احساس میکنند، ارتقا دهند. در اینجا سه عنصر وجود دارد.
روابط مثبت. اعتماد تا حدی بر اساس میزانی است که یک رهبر قادر به ایجاد روابط مثبت با افراد و گروههای دیگر است. برای ایجاد اعتماد یک رهبر باید:
- در مورد مسائل و نگرانیهای دیگران در تماس باشید.
- نتایج را با توجه به دیگران متعادل کنید.
- ایجاد همکاری بین دیگران.
- تعارض با دیگران را حل کنید.
- بازخورد صادقانه را به روشی مفید ارائه دهید.
قضاوت خوب / تخصص. عامل دیگر در اعتماد مردم به یک رهبر، میزان آگاهی و دانش یک رهبر است. آنها باید جنبههای فنی کار را درک کنند و همچنین تجربه عمیقی داشته باشند. این یعنی:
- آنها هنگام تصمیم گیری از قضاوت خوب استفاده می کنند.
- دیگران به عقاید و نظرات آنها اعتماد دارند.
- دیگران به دنبال نظرات خود هستند.
- دانش و تخصص آنها سهم مهمی در دستیابی به نتایج دارد.
- می تواند مشکلات را پیش بینی کند و به سرعت به آنها پاسخ دهد.
ثبات. عنصر نهایی اعتماد این است که رهبران تا چه حد صحبت خود را انجام میدهند و آنچه را که میگویند انجام خواهند داد. مردم یک رهبر را از نظر اعتماد بالا ارزیابی میکنند اگر:
- الگو هستند و الگوی خوبی هستند.
- صحبت را پیاده کنید.
- به تعهدات خود احترام بگذارید و به وعده ها وفا کنید.
- به تعهدات عمل کنید.
- مایل به فراتر رفتن و فراتر از آنچه باید انجام شود.
ما میخواستیم بفهمیم که این سه عنصر چگونه با هم تعامل دارند تا احتمال اعتماد مردم به یک رهبر را ایجاد کنند. ما برای هر عنصر سه شاخص ایجاد کردیم و از آنجایی که مجموعه داده بزرگی داشتیم، آزمایش کردیم که چگونه عملکرد در هر یک از ابعاد بر نمره اعتماد کلی تأثیر میگذارد. در مطالعه ما دریافتیم که اگر یک رهبر در هر سه عامل در صدک ۶۰ یا بالاتر از آن امتیاز کسب کند، امتیاز کلی اعتماد آنها در صدک ۸۰ است.
ما نمرات بالا (بالاتر از صدک ۶۰) و نمرات پایین (زیر صدک ۴۰) را مقایسه کردیم تا تأثیر این سه عنصر را که اعتماد را فعال میکنند بررسی کنیم. توجه داشته باشید که این سطوح بسیار بالا یا پایین نیستند. اساساً آنها ۱۰ درصد بالاتر و پایینتر از حد معمول هستند. این مهم است زیرا به این معنی است که فقط بالای میانگین بودن در این مهارتها میتواند تأثیر مثبت عمیقی داشته باشد و برعکس، فقط زیر متوسط بودن میتواند اعتماد را از بین ببرد.
ما همچنین دریافتیم که سطح اعتماد به شدت با نحوه ارزیابی اثربخشی رهبری یک رهبر بسیار مرتبط است. این قویترین تأثیر را بر گزارشهای مستقیم و رتبهبندیهای همتا دارد. رتبهبندیهای مدیر و رتبهبندی تعامل چندان همبستگی نداشتند، اما همه تفاوتها از نظر آماری معنیدار هستند.
آیا به هر سه عنصر اعتماد نیاز دارید؟
ما همچنین کنجکاو بودیم که بدانیم آیا رهبران باید در هر سه عنصر مهارت داشته باشند تا سطح بالایی از اعتماد ایجاد کنند و آیا هر یک از عناصر بیشترین تأثیر را بر رتبه اعتماد دارد یا خیر. برای سنجش این موضوع، آزمایشی ایجاد کردیم که در آن رهبران را به سطوح بالا و پایین در هر یک از سه ستون جدا کردیم و سپس سطح اعتماد را اندازه گرفتیم.
به طور شهودی فکر کردیم که ثبات مهمترین عنصر خواهد بود. گفتن یک چیز و انجام چیز دیگر به نظر میرسد که بیشترین آسیب را به اعتماد وارد میکند. در حالی که تجزیه و تحلیل ما نشان داد که ناسازگاری تأثیر منفی دارد (اعتماد ۱۷ امتیاز کاهش یافت)، این روابط بودند که بیشترین تأثیر را داشتند. وقتی روابط پایین بود و هم قضاوت و هم ثبات بالا بود، اعتماد ۳۳ امتیاز کاهش یافت. این ممکن است به این دلیل باشد که بسیاری از رهبران گاهی اوقات ناسازگار دیده میشوند. همه ما قصد انجام کارهایی را داریم که انجام نمیشوند، اما زمانی که یک رابطه آسیب میبیند یا اگر از ابتدا شکل نگرفته باشد، اعتماد برای مردم دشوار است.
ما اغلب به مردم میگوییم که برای اینکه یک رهبر عالی باشند نیازی به کامل بودن ندارند، اما وقتی صحبت از اعتماد به میان میآید، هر سه این عناصر باید بالاتر از حد متوسط باشند. به یاد داشته باشید که در تجزیه و تحلیل خود، ما نوار را نسبتاً پایین قرار دادیم: در صدک ۶۰. این سطح عملکرد درخشانی نیست، به سختی بالاتر از حد متوسط.
ما مرتباً در تحقیقات خود دریافتهایم که اگر یک رهبر برای یک مهارت خاص اولویت داشته باشد، به احتمال زیاد در آن مهارت بهتر عمل میکند. به این فکر کنید که کدام یک از این عناصر اعتماد را ترجیح میدهید – و کدام را کمتر ترجیح میدهید. از آنجایی که شما باید در هر کدام بالاتر از حد متوسط باشید، احتمالاً ارزش وقت شما را دارد تا روی بهبود دومی تمرکز کنید.