در ایامی که کرونا همه کشورهای جهان را درگیر خود کرده بود و من و خانوادهام هم از این امر مستثنی نبودیم، مادرم با من تماس گرفت و خبر ابتلای خودش و پدرم به کرونا را اطلاع داد. احساس کردم که او به جای اینکه در مورد احساساتش با من صحبت کند، سعی دارد مرا دلداری دهد. ما کیلومترها دورتر از هم زندگی میکنیم. قرنطینه هنوز پابرجا بود و اگر تلاش هم میکردم نمیتوانستم ببینمشان. او تلفن را قطع کرد و گفت: «همه چیز خوب خواهد شد. نگران نباش.» دنیای من تازه فرو ریخته بود. پدرم بیماری زمینهای دارد و با توجه به بیماری هر دوی آنها، من نگران بودم. آنها چگونه مراقبتهای لازم برای بهبودی را دریافت میکنند؟ چطور میتوانستم احساس ناامیدی نکنم؟ من روزم را صرف تماس با اقوام در منطقهشان کردم و با دوستانی که بدشان نمیآمد به عمیقترین نگرانیهای من گوش دهند، تماس گرفتم. با صحبتهای مثبت و تأییدات مثبت روبرو شدم:
- “فقط سعی کن انرژی مثبت را جذب کنی.”
- “روی چیزهای خوب زندگی خود تمرکز کن.”
- “میتوانست بدتر از این هم باشد. شکرگزار باش.”
- “این نیز بگذرد.”
یکی از بهترین پاسخها این بود: «اشکالی ندارد که در حال حاضر چنین احساسی داشته باشی. به هر حال نگران پدر و مادرت هستی.»
وقتی این را شنیدم، بالاخره توانستم نفس بکشم. من باید میدانستم که اشکالی ندارد که در آن لحظه دچار چنین احساساتی باشم به جای اینکه احساساتم را دفن کنم و وانمود کنم که وجود ندارند.
مثبتاندیشی سمی
۲۸ روز طول کشید تا تستشان منفی شد. من از نظر روانی، جسمی و روحی خسته شده بودم. و هنوز، تنها کسی که وضعیت واقعی خود را از او پنهان نکردم، دوستی بود که احساسات منفی من را ذاتاً بد نمیدید.
یک شب هنگام دیدن فیلمی در نتفلیکس با اصطلاح مثبت سمی آشنا شدم. دکتر جیمی زاکرمن، روانشناس بالینی دارای مجوز و درمانگر رفتار شناختی آموزش دیده، آن را اینگونه توصیف میکند: «مثبت سمی، این است که با وجود درد عاطفی یا موقعیت دشوار یک فرد، بنظر ما یا حتی خود فرد، او فقط باید یک ذهنیت مثبت داشته باشد. ”
چیزی که در ادامه میگویم چیزی است که من یاد گرفتم.
مثبت بودن سمی نه تنها حالت عاطفی شما را برطرف نمیکند، بلکه احساسات ثانویه را نیز افزایش میدهد.
به گفته دکتر زاکرمن، «مشکل ذاتی این مفهوم این است که ما فرض میکنیم که اگر فردی خلق و خوی مثبتی نداشته باشد (یا هر چیزی که فکر میکنیم یک فرد مثبت باید شبیه آن باشد یا رفتار کند)، پس به نوعی اشتباه، بد، یا ناکافی است. مشکل اینجاست که، وقتی حالت عاطفی شخص دیگری را نادیده میگیریم – یا در این مورد، وقتی به کسی میگوییم که احساس غمگینی، عصبانیت یا هر احساسی که آن را «منفی» میدانیم بد است – در نهایت احساسات ثانویه را در درون او برمی انگیزیم. نظیر شرم، گناه، و خجالت. »
خوب نبودن واقعاً اشکالی ندارد
فراموش نکنید که ما نمیتوانیم به سادگی احساساتی را که میخواهیم داشته باشیم، انتخاب کنیم. احساس غم و اندوه و ترس از سلامت والدینم پس از ابتلا به کووید طبیعی بود. گریه پس از دعوا با شریک زندگیتان نیز طبیعی است، همچنین احساس اضطراب و ترس از آینده نامشخص. وقتی فکر میکنیم ممکن است چیزی را که به آن اهمیت میدهیم از دست بدهیم، ناراحت کننده است. وقتی نمیدانیم در آینده چه انتظاری داشته باشیم، ترسناک است. ما باید به خودمان و سایر افراد زندگیمان اجازه دهیم که این چیزها را هنگام بروز احساس کنند – که ممکن است در حال حاضر بیشتر از حد معمول باشد.
دکتر زاکرمن خاطرنشان کرد: «اجازه دادن به خود برای اینکه احساس خوبی نداشته باشید شامل پذیرش همه احساسات، افکار یا احساسات و کنار آمدن با آنها تا زمانی است که از بین بروند. اگر سعی کنید از آنها اجتناب کنید، آنها را سرکوب کنید یا نادیده بگیرید، آنها فقط قویتر میشوند و شما را غرق میکنند و باور کنید که نمیتوانید با آن کنار بیایید.»
به یاد داشته باشید که هیچ احساسی دائمی نیست. خشم و غم، درست مثل شادی و شادی، میآیند و میروند. ما باید به خود اجازه دهیم احساسات دردناکی را تجربه کنیم اگر واقعاً بخواهیم اجازه دهیم آنها از ما عبور کنند.
راه بهتری برای رسیدگی به احساسات وجود دارد.
ممکن است با ارسال جملات تاکیدی مثبت برای دوستی که در شرایط دشواری قرار دارد، احساس کنید که از او حمایت میکنید. اما در واقعیت، ممکن است احساسات او را نادیده بگیرید و زمانی که او در وضعیت آسیبپذیری است به او آسیب برسانید. جملات تاکیدی مثبت شما این شبه را ایجاد میکند که دوست شما به نحوی قادر به مدیریت احساسات خود نیست. همچنین ممکن است، ناخواسته نشان دهید که واقعاً مشکلی وجود ندارد. مثبت اندیشی سمی، فرد نیازمند را موظف میکند که یک واکنش عاطفی را جعل کند که کاملاً با آنچه واقعاً تجربه میکند نامتناسب است.
وقتی با کسی که دارای اضطراب است صحبت میکنید، طرز فکر مثبتی داشته باشید، اما به او پیشنهاد دهید تا یک صحبت جدی داشته باشد، مگر اینکه او روش دیگری را بخواهد. دکتر زاکرمن توصیه میکند از عباراتی مانند عبارات زیر استفاده نکنید:
- فقط حالات مثبت!
- میتونه بدتر باشه
- فقط لبخند بزن، نگران نباش!
- چه چیزی برای گریه کردن وجود دارد؟ خوب میشه
- تو چیزهای زیادی برای شکرگزاری داری. چطور میتونی ناراحت باشی
در عوض، او پیشنهاد میکند از عباراتی استفاده کنید که احساسات دیگران را تأیید میکند و به آنها اجازه میدهد بدانند شما اینجا هستید تا بدون چشمداشت از آنها حمایت کنید:
- اشکالی ندارد که در حال حاضر احساس خوبی نداشته باشی.
- باید هر احساسی را که می خواهی احساس کنی.
- راحت باش. من کنار تو هستم و گوش می دهم.
- اوکیه که چنین حسی داشته باشی و مطمئنا حسی که داری درست و معتبر است.
در نهایت: احساسات خود را بپذیرید و با آنها کنار بیایید و بگذارید دیگران بر موج هر احساسی که دارند سوار شوند. مشکلی نیست.