زمین در گردش، کائنات در حال انبساط و زندگی ما همواره در حال تغییر و تحول است. این تحولات گاه بر اساس برنامهریزی قبلی هدایت میشوند و گاه به صورت پیشبینینشده رخ می دهند. با این حال برنامهریزی و چشمانداز برای هر یک از ما در زندگی شخصی و کاری دارای اهمیت بسیار است و انسان را برای آنچه ممکن است در آینده رخ دهد، آمادهتر میسازد.
بنگاههای مختلف در چرخه عمر خود یا برای تحولشان برنامهریزی میکنند و سعی دارند تصاویری از آینده شرکت را در اذهان مدیران و کارکنان ایجاد کنند و آنها را برای حرکت در این مسیر مهیا سازند و یا در مقابل، خود را به دست تقدیر میسپارند.
سیستمهای گوناگون از جمله نظامهای مدیریتی در شرکتها و سازمانهای مختلف که پیش از بروز پاندمی کرونا در سال ۲۰۱۹ ساختار خود را به سمت چابکی پیش برده بودند و ظرفیتِ حفظِ خود را در شرایط متغیر، ایجاد کرده بودند در این دورانِ بسیار سخت موفق شدند روی پای خود بایستند، اما آنها که ساختارهای کند و سنتی را بدون تغییر و نوسازی ادامه داده بودند، زمینگیر شدند. بنابراین یک تجربه ملموس از تغییر و تحول و عدم آن، پیش روی ما وجود دارد.
برای اینکه بتوانیم ساختارهای چابک و منعطف ایجاد کنیم، در ابتدا رهبران آن شرکت، سازمان یا هر نهادی میبایست، ذهنیتِ تحولی را در خود گسترش داده باشند تا بتوانند آن را با کمک افرادِ توانا در این رابطه، به مهرههای کلیدی سازمان خود انتقال داده و از طریق آنها به بدنه شرکت منتقل کنند.
برای رسیدن به ذهنیت تحولی مانند رسیدن به هر هدفی دیگر، تمرین لازم است. برای رسیدن به این هدف افراد سازمان میبایست تلاش کنند تا از کنج عافیتهایی که خواه ناخواه در زندگی شخصی درگیرشان کرده – و شاید نمیدانند که درگیر شدهاند – رها شوند، بنابراین ابتدا باید این موارد را شناسایی کرد.
شناخت، اولین گام در مسیر استفاده درست از جریانِ تحولات است.
یکی از موانع خروج از کنجهای عافیت، عامل ترس است. افراد میترسند که با تغییر شرایطِ خود، نتوانند با وضعیت جدید کنار آیند و همزمان آنچه دارند را نیز از دست بدهند. در حالیکه تحول در هر سازمان پیشرو، در گرو رهایی افراد کلیدی آن از این نقاط عافیتجویی است. عواملی همچون کم بودن اعتماد به نفس، بهانهجویی و ترس از نظرات دیگران، ممکن است که جلوی ما را بگیرند که بهتر است بدون توجه از کنارشان عبور کنیم.
زمانیکه رها شدن از این نقاط را بپذیریم و با ترسهایمان رو به رو شویم، در حال تلاش برای عبور از مرحله ترس هستیم و به سوی یادگیری در حرکتیم. یادگیری یک روند مداوم در طول زندگی است لذا برای افرادی که به دنبال پیشرفت هستند یادگیری همیشه به عنوان یک اصل وجود خواهد داشت. در مرحله یادگیری با چالشهای تازه روبهرو میشویم و احتمالا به آزمون و خطا می پردازیم. در شرایط جدید مهارتهای تازه میآموزیم که در آینده به کار ما خواهند آمد. قطعا با تکیه بر آموزشهای گذشته، نمیتوان برای آینده آماده بود. در این مرحله زمین بازی خود را گستردهتر کردهایم و قدرت انعطاف را در خود افزایش دادهایم.
در مرحله بعد ما وارد دوران رشد میشویم. آنجا که نتیجه تلاشها برای از کنج عافیت بیرون آمدن را لمس میکنیم و میتوانیم اهداف جدیدی را برای خود در کار و زندگی ترسیم کنیم و به رویاهای خود نزدیکتر شویم و آنها را زندگی کنیم.
هومن جهانگرد